صورت حالش دگرگون شد از جویای تبریزی غزل 1022

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره‌ای

1 صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره‌ای کار دارد با دل مومینم آتشپاره‌ای

2 العطش گویان ز هر مژگان زبان بیرون فکند بسکه گردیده است چشمم تشنهٔ نظاره‌ای

3 یک نگه کافی است چون شمع از برای شش جهت چشم مستش را که دارد هر طرف آواره‌ای

4 رفتی و از خار خارت در چمن گردیده است چشم تر هر نرگس و هر گل دل صدپاره‌ای

5 می‌برد از خویشتن ما را حنای پنجه‌اش می‌برد جویا ز دست امشب، حریفان چاره‌ای!‏

عکس نوشته
کامنت
comment