1 هجرانک محرق فؤادی اعراضک زاید ودادی
2 با حسن تو کاسدست امروز بازار هر آنکه بد روادی
3 عش فی فرح و فی سرور فی دولة صاحب الایادی
4 می ده به مجیر تا کند نوش بر یاد محمد روادی
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 شش جهت ملک را کار یکی در ده است کز پس هفتم قران ملک به دست شه است
2 مادر هفت آسمان گر چه همه فتنه زاد تا به مراد دلش حامله شد نه مه است
1 می درفگن به جام که مست شبانهایم ما را سهگانه ده که درین ره یگانهایم
2 زان جام آبگینه به رغم زمانه زود آبی بده که تشنه به خون زمانهایم