-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آرزومندی و درد هجر یار از حد گذشت در غمش صبر دل امیدوار از حد گذشت
2 گرچه دلشادم به امید شب وصلت، ولی محنت هجران و جور روزگار از حد گذشت
3 گرچه بر راه خیالش دیده می دارم نگاه انتظار وصل روی آن نگار از حد گذشت
4 روی بنمای ای گل خندان که بی وصل رخت بر دل مجروح بلبل زخم خار از حد گذشت
5 شرط عاشق نیست از بیداد نالیدن، ولی جور آن آشفته زلف بی قرار از حد گذشت
6 بر امید جام نوشین شراب لعل دوست خوردن خون دل و درد خمار از حد گذشت
7 ز آب مژگانم حذر کن کز غم رویت مرا گریه جان سوز و چشم اشکبار از حد گذشت
8 در کمند زلفت ای مه، از کمانداران چرخ تیرباران بر من لاغر شکار از حد گذشت
9 بار هجرانت نسیمی بارها بر جان کشید دل ضعیف است ای نگار این بار، بار از حد گذشت