-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دریغ کاخ امانی به غم و شادی بند بنده نفس خودی دعوی آزادی چند
2 پیش دانا چه بود ملک همه دنیا هیچ لاف دانش چه زنی ای که به هیچی خرسند
3 رشته سعی قوی کن که رسیدن نتوان به سر کنگر مقصود چو بگسست کمند
4 عالمی را ز تو پند است که در بند خودی تا به کی بهر خلاص دگران گویی پند
5 لب به هر طعمه میالای که دندان شکند بر سر خوان فرومایه ز پالوده قند
6 سنگ آزار مزن بر دل ارباب صفا کامد آسان شکن این شیشه و مشکل پیوند
7 تا پسندیده فتد طور تو جامی همه را هر چه خود را نپسندی دگری را مپسند