- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دریغ و درد کز بیداد گردون شد از بزم احبا میر مؤمن
2 ازین ویرانه منزل رخت بربست به سوی باغ طوبی میر مؤمن
3 گرفتش دل ازین دیر پرآشوب به جنت کرد ماوا میر مؤمن
4 دلش از هر غمی آسود، چون یافت به گلزار جنان جا میر مؤمن
5 غرض از بزم دنیا چون شتابان روان شد سوی عقبی میر مؤمن
6 به تاریخش رقم زد کلک هاتف که رفت از بزم دنیا میر مؤمن