حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

دریغ عمر که بی از حکیم نزاری قهستانی غزل 337

غزل 337 ام از 1607 غزلیات

دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت

1 دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت چو باد صبح که بر طرف بوستان بگذشت

2 دریغ سود ندارد چو اختیار از دست برفت هم چو خدنگی که از کمان بگذشت

3 بهار عمر جوانی و بی غمی افسوس که هم چو قافله ی باد مهرگان بگذشت

4 تو خود قیاس کن ای بی خبر که در دل ما چه آتش است که دودش ز آسمان بگذشت

5 بسوخت حلق من از بس که برق آه دلم ز سینه هم چو براق سبک عنان بگذشت

6 هنوز دیده به هم می نهم تعالی الله ز هر چه بر سرم از گردش زمان بگذشت

7 چه حاصل از سفر بی مراد هیچ همین فسانه ای که فلان آمد و فلان بگذشت

8 نزاریا چه کنی چاره نیست تن درده به جور چرخ که کار تو زین و آن بگذشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت

شاعر شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت چه کسی است ؟

شاعر شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت چیست ؟

قالب شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت غزل است

مضمون اصلی شعر دریغ عمر که بی روی دوستان بگذشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی