پیش قد تو سهی سرو ز از جهان ملک خاتون غزل 1230

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده

1 پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده گل ز شرم رخت ای جان به حیا افتاده

2 قد همچون الفت راست بگویم سرویست سایه اش بر لب جو بر سر ما افتاده

3 مهر ما بر رخ چون ماه تو امروزی نیست در ازل بود نه از مهر گیا افتاده

4 تو ز ما فارغ و ما در غم رویت گریان تو چه دانی غم من کار مرا افتاده

5 ای سهی سرو به فریاد دل ما می رس که ز بالای تو در دام بلا افتاده

6 گفته بودم که غم عشق تو پنهان دارم چه کنم راز ز چشمم به ملا افتاده

7 خاطرم را چو سر زلف پریشان مگذار که به روی تو چنین بی سر و پا افتاده

8 تا بدیدم رخ زیبای تو ای جان و جهان آتشی از لب لعل تو به ما افتاده

عکس نوشته
کامنت
comment