-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پا بر سر خم نهاده مستان بنگر بغرور می پرستان
2 مطرب بهوای تو نواسنج یا بر سر گل هزار دستان
3 ای پنجه و ساعد نگارین خون دل ما خوری بدستان
4 بگشا بسخن دهان شیرین تا بزم کنی تو شکرستان
5 این حکمت و عقل از که آموخت طفلی که نرفته در دبستان
6 گوئی که بشهد دانه آمیخت آن شیر که خورده ای زپستان
7 از غمزه کافر و خط زلف رخساره نموده کافرستان
8 از کاخ ببوستان بکش رخت تا رقص کند سرو بستان
9 آشفته نخواست جلوه طور تا شمع تو دید در شبستان
10 مائیم و نوای عشق حیدر بلبل بنواست در گلستان
11 از بیشه عشق برحذر باش شیر است بسی در این نیستان