ای در نقاب حسن نهان از حکیم نزاری قهستانی غزل 69

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

ای در نقاب حسن نهان کرده آفتاب

1 ای در نقاب حسن نهان کرده آفتاب خطّی بر آفتاب کشیده ز مشک ناب

2 آتش فکنده در جگر لاله عارضت وز برگ نسترن بر و رویت ببرده آب

3 باد صبا ز بوی عرقچین نازکت چون روضه از روایح فردوس مستطاب

4 لاله ز غیرت رخ گل گون تو به داغ سنبل ز رشک گیسوی مفتول توبه تاب

5 گر بگذرد ز بغلتاق تو نسیم بر گل ستان ز آتش غیرت شود گل آب

6 عیبت همین که دیر به ما می رسی و زود بنیاد عهد می کنی و می کنی خراب

7 آرام نیست بی تو دل بی قرار ما دانی به خون خویش چرا می کند شتاب

8 مشتاق را شکیب نباشد ز روی دوست سیماب را گریز نباشد ز اضطراب

9 بی وجه بود خطّ تو بر وجه خون من بر خون من چه حاجت خطی ست نا صواب

10 غوغای غمزه ی تو ز مغزم ببرد هوش سودای نرگس تو ز چشمم ربود خواب

11 رنگ لب تو دارد برگ نشاط تو زان فتنه شد نزاری شوریده بر شراب

عکس نوشته
کامنت
comment