دارد به سجده شبها به روی از کمال خجندی غزل 627

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

دارد به سجده شبها به روی بر زمینی

1 دارد به سجده شبها به روی بر زمینی بنگر که نور طاعت می تابد از جبینش

2 در حسن دارد آنی از لطف هم دهانی چندانکه باز جونی آن هست و نیست اینش

3 آن لب به آستین ها چون پاک کردی نقل و شکر شد آنجا ریزان ز آستینش

4 از می دانی چراست همدم خال و خطش به لبها و برخاستند او را بردند عقل و دینش

5 میکرد جان عاشق بر دلبران گرانی بگذاشتند او را بردند عقل و دینش

6 بی تو کجا بت چین یک جا قرار گیرد گر دست و پا ببندند صورتگران چینش

7 خون کمال گفتی ریزم به خاک این در جا در بهشت سازد گر می کشی چنینش

عکس نوشته
کامنت
comment