از یارِ خشم کرده از حکیم نزاری قهستانی غزل 575

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

از یارِ خشم کرده نشانم که می دهد

1 از یارِ خشم کرده نشانم که می دهد یا ز آن ز دست رفته عنانم که می دهد

2 یارم ز دست رفت به دستانِ روزگار از دستِ روزگار امانم که می دهد

3 از من به گوشِ او که رساند حکایتی مُزدش به خیر باد زبانم که می دهد

4 تحسینِ اشکِ دّرِ یتیمم که می کند انصافِ چشم ِاشک فشانم که می دهد

5 تا شرح دادمی به قلم قصّۀ فراق کاغذ به دستِ جان و جنانم که می دهد

6 تا از طبیبِ درد بپرسم دوایِ دل تسکینِ اضطراب ندانم که می دهد

7 ای کاش دانمی ز که نالم کجا روم دادِ نزاری از که ستانم که می دهد

عکس نوشته
کامنت
comment