صبح روی تو سلامت می از جهان ملک خاتون غزل 638

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

صبح روی تو سلامت می کند

1 صبح روی تو سلامت می کند هم دعای صبح و شامت می کند

2 چون به بستان بگذری ای جان و دل سرو بستانی قیامت می کند

3 این دل بیچاره در بیت الحزن چون دعای جان دوامت می کند

4 زان مراد این جهان بی وفا آنچه می خواهی به کامت می کند

5 اشک خون می بارد از چشمم ز غم از صبا هر دم پیامت می کند

6 خون دل از راه چشم ما مدام همچو می هر دم به جامت می کند

7 سرو بالای تو گویم راستی در چمن باری قیامت می کند

8 گر کسی سر می کند ایثار تو دل جهان و جان به پایت می کند

9 زلف و خال چشم شوخت از هوا هر زمان مرغی به دامت می کند

عکس نوشته
کامنت
comment