-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما که آفتاب برد حسرت ستاره ما
2 درستکاری ما را همین طریق بس است که هیچ آنیکه نشکست سنگ خاره ما
3 کسی ز صحبت ما دو رشد که نا اهلست کدام پنبه خطر دیده از شرار ما
4 کلام عشق و هوس را چه سازگاری نیست از آن سبب بود از سایه هم کناره ما
5 به غیر حرف وفا و محبت ای زاهد چه دیده که نیائی تو در اراده ما
6 برهنه پائی ما کاشت تخم آبله را شود مبارک ما خلعت دوباره ما
7 علاج اشک ز مژگان چه میکنی(صامت) به لخت لخت جگر کرده خو قناره ما