جامی

جامی

جامی
جامی

تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو از جامی غزل 412

غزل 412 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو

1 تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو روز بر کج کلهان کرده سیه کاکل تو

2 برسر موکب خورشید جبینان تو شهی هندوی چتر گشا بر سر شه کاکل تو

3 رفت بر باد هوا رشته جمعیت ما می ندارد سر این رشته نگه کاکل تو

4 دل به فکر ذقن توست دریغا که نشد دستگیر دل افتاده به چه کاکل تو

5 تا سوی خویش کشد دل ز همه روی زمین رسن آویخته از طارم مه کاکل تو

6 سرنتابند هنوز از ره تو مسکینان باهمه سر که فکنده ست به ره کاکل تو

7 چون رهد جامی ازینسان که شود دام رهش گه خط سبز تو گه زلف تو گه کاکل تو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو

شاعر شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو چه کسی است ؟

شاعر شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو جامی می باشد.

شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو چیست ؟

قالب شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو غزل است

مضمون اصلی شعر تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.