1 کله بست از مشک تر صبح همایون فال من مهر دارد در گریبان حبذا اقبال من
2 کوکب مسعود ارم کاخترم در روز تافت عید نوروز است گوئی روز و ماه و سال من
3 چند درهم بشکنی پیوسته آنزلف بخم آخر ای باد صبا رحمی بکن بر حال من
4 راست بودم بر صراط مستقیم اسلامیان کفر زلف هندویی شد مایه اضلال من
5 ناله زیر و بم بربط فرامش میکند بشنود گر ناله مطرب از این چون نال من
6 گردو روزی ناله کردم یا که رفتم در حرم بگذرای پیر مغان از زشتی اعمال من
7 حالت آشفته از زلفین خود با شانه پرس تا بگوش تو بگوید مو بمو احوال من
8 نام تو امد زدم چون از کتاب عشق فال نام تو امد زدم چون از کتاب عشق فال