آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

ای رفته و نشناخته قدر از آشفتهٔ شیرازی غزل 35

غزل 35 ام از 1259 غزلیات

ای رفته و نشناخته قدر دل ما را

1 ای رفته و نشناخته قدر دل ما را باز آی که مردیم زهجر تو خدا را

2 هر روزه جفا کردی و گفتی که وفا بود طفلی زوفا فرق نکردی تو جفا را

3 گردد بجفای تو گرفتار ادیبت کاداب وفا هیچ نیاموخت شما را

4 دل خانه حق است خرابش چه پسندی غم نیست که نشناخته ی خانه خدا را

5 بختم نشود یار که روی تو ببینم در منزل خورشید کجا بار سها را

6 درد از تو و درمان زتو بهر چه طبیبا در دم بفرستی و کنی منع دوا را

7 آشفته نگفتم که مکن رخنه بمویش کاشفته کنی همچو خود آنزلف دو تا را

8 در مذهب ما خاک نجف آب حیات است گو خضر طلبکار بود آب بقا را

9 بر عرض تفاخر کند ار خاک تو شاید زیرا که در او خانه بود شیر خدا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را

شاعر شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را چیست ؟

قالب شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را غزل است

مضمون اصلی شعر ای رفته و نشناخته قدر دل ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر