ای کرده همه بدی به جایم از سید حسن غزنوی غزل 49

سید حسن غزنوی

آثار سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی

ای کرده همه بدی به جایم

1 ای کرده همه بدی به جایم دریاب که شد ز جای پایم

2 نزد تو کجا برآید ای جان گر من به طفیل تو برایم

3 انگشت نمای خلق گشتم وز خود جلدی همی نمایم

4 مفزای تو در جفا که من خود درکاهش خویش میفزایم

5 دل در کله تو گرچه پست است روزی کلمات برگشایم

6 من نور سلاله رسولم من بنده سایه خدایم

7 بهرامشه آنکه زیبد او را گر گوید ز مه منم بجایم

8 جوزا کمر و زحل محلم مه رایت و آفتاب رایم

9 حکمی است که تا جهان بپاید از بهر جهانیان بپایم

عکس نوشته
کامنت
comment