برده ست غمت، دست و دل ازکار، از حزین لاهیجی غزل 914

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

برده ست غمت، دست و دل ازکار، کجایی؟

1 برده ست غمت، دست و دل ازکار، کجایی؟ ای مونس دلهای گرفتار کجایی؟

2 هر غنچه ز بویت به شکرخند بهار است ای چشم و چراغ دل بیدارکجایی؟

3 تا چند سرآریم به تاریکی هجران ای شمع فروزان شب تار، کجایی؟

4 نی بی من ونه با منی ازناز، چه حال است ای عهدشکن یار وفادار کجایی؟

5 گل های گلستان، همه پروردهٔ خارند عارض بنما، ای گل بی خار کجایی؟

6 از قدّ و رخت، بلبل و قمری به سرودند ای جلوه طراز گل و گلزار کجایی؟

7 با آنکه بود جلوه گهت، کوچه و بازار ای یار نه در کوچه و بازار، کجایی؟

8 بر هم زده ام خانه ی دل را به سراغت چون نیست کسی غیر تو در دار، کجایی؟

9 بگشا گره از کار فروبستهٔ دل ها ای عقده گشایندهٔ هر کار کجایی؟

10 ای نور یقین، چشم جهان بین دو عالم ای جان حزین ، ای دل و دلدار کجایی؟

عکس نوشته
کامنت
comment