هرگل که پر از لخت جگر نیست از حزین لاهیجی غزل 632

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

هرگل که پر از لخت جگر نیست کنارش

1 هرگل که پر از لخت جگر نیست کنارش بر سر نتواند زدن از شرم، بهارش

2 از پرتو رخسار جهانسوز تو دارم آن شعله به دل، کآتش طور است شرارش

3 در خورد زوالش نبود دولت دنیا این باده نیرزد به غم و رنج خمارش

4 در سینهٔ من بس که شهید است تمنّا دشتی ست که بر روی هم افتاده شکارش

5 از سرو تو این جلوهٔ نازی که حزین دید پیداست که بر باد رود صبر و قرارش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر