-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هردم رسد به دل چو ز عالم غمی دگر غم نیست چون ز من بودت عالمی دگر
2 دارد گدای میکده از باده قدح آیینه سکندر و جام جمی دگر
3 گویم به نزد پیر مغان جور مغبچه چون نیستم به دیر جز او محرمی دگر
4 نابود شد دلم ز غم هجر کاش حق بخشد نشاط وصل و دل خرمی دگر
5 این دم غنیمت است برآنکس که نبودش غیر از حریف مشفق و می همدمی دگر
6 فانی ز سیل اشک تو غمخانه سپهر خم یافت آنچنان که فتد از نمی دگر