رقص او تنها نه گرم پیچ از جویای تبریزی غزل 364

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

رقص او تنها نه گرم پیچ و تابم کرده است

1 رقص او تنها نه گرم پیچ و تابم کرده است شعلهٔ آواز پرسوزش کبابم کرده است

2 ‏ عشق را نازم که بهر سکهٔ داغ جنون از همه افراد عالم انتخابم کرده است

3 با زمین هموار گشتن در ره فقر و فنا کان کیفیت چو خمهای شرابم کرده است

4 می فشارد بسکه دل را پنجهٔ مژگان او پای تر سر اشک ریزان چون سحابم کرده است

5 اشک در چشمم ز حیرت خشک چون آیینه شد آتش رخسار او با آنکه آبم کرده است

6 هر چه می گویی مسلم هر چه می خوانی قبول دور باش حیرت امشب لاجوابم کرده است

7 پیش من نبود زمان زندگی بیش از دمی تا هوایش خالی از خود چون حبابم کرده است

8 تا بکی جویا غم از بیداد هجرانش خورم من که یاد عارضش خرد و خرابم کرده است

عکس نوشته
کامنت
comment