نگاه ناز او فهمید، راز از حزین لاهیجی غزل 161

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

نگاه ناز او فهمید، راز سینه جوشی را

1 نگاه ناز او فهمید، راز سینه جوشی را رساند آخر به جایی، عشق فریاد خموشی را

2 چه پروا گر در میخانه ها را محتسب گل زد؟ نبندد نرگس مستش، دکان می فروشی را

3 قیامت هم سر از خواب پریشان بر نمی دارم که دارم یادگار طره آشفته هوشی را

4 تغافل شیوهٔ من، گر به فریادم دهد گوشی کنم نازکتر ازگل، پرده بلبل سروشی را

5 گر از سر بگذرد گلزار را خون دل تنگم لبش چون غنچه نگذارد ز کف، پیمانه نوشی را

6 خدا داده ست درکیش طریقت شیوه فقرم من از کتم عدم چون نافه دارم خرقه پوشی را

7 حزبن افسانه سنج شمع کلک شعله آشوبم نیم درآستین می پرورد، آتش خروشی را

عکس نوشته
کامنت
comment