همی دهد خبر از گل نسیم صبحدمی از جامی غزل 456

همی دهد خبر از گل نسیم صبحدمی

1 همی دهد خبر از گل نسیم صبحدمی ز گشت باغ میاسا به عذر بی درمی

2 به دست اگر درمت نیست کن به باده گرو قبای محترمی وکلاه محتشمی

3 به پیش ناوک غم هر گلی کنون سپریست چرا چنین هدف ناوک هزار غمی

4 شکوفه بین و بنفشه به باغ و یادآور ز روز موی سفیدی و عهد پشت خمی

5 عرب نژاد مهی راه من زد ای مطرب ترانه ای بسرا حسب حال این عجمی

6 به بانگ چنگ بگو کای به رخ چراغ حرم فذاک روحی و قلبی و ان ابحت دمی

7 به هرچه طبع تو مایل شود ز لطف و ستم فذاک غایة قصدی و منتهی هممی

8 چراست سوی تو روی جهانیان شب و روز اگر نه قبله آفاق و کعبه حرمی

9 فراقنامه جامیست این نوشته که کرد به نوک هر مژه از رشحه جگر قلمی

عکس نوشته
کامنت
comment