یاران که یک‌یک از از امیرعلیشیر نوایی غزل 173

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

یاران که یک‌یک از من بیدل جدا شدند

1 یاران که یک‌یک از من بیدل جدا شدند کس را وقوف نیست که هر یک کجا شدند

2 بیگانگی چو بوده در آخر طریقشان اول چرا به هجرکشان آشنا شدند

3 ای کاش خاک وادیشان بودمی چو گرد از باد مرگ چون که فراز هوا شدند

4 صد حیف دان ز کوه و قاران خاک‌وش کز تندباد حادثه هرسو هبا شدند

5 آرام رفت از دل من تا ز باغ دهر آرام ناگرفته به سان صبا شدند

6 گل چون گیا نمایدم از گلشن جهان ز اندوه اینکه آن همه گل‌ها گیا شدند

7 بودند از وفا همه چون عمر بس عزیز عمر عزیزوار همه بی‌وفا شدند

8 غایب ز دیده‌اند و به دل جمله در حضور از دل نرفته‌اند گر از چشم ما شدند

9 فانی از آن طریق فنا کرد اختیار کان همرهان شدند به راه فنا شدند

عکس نوشته
کامنت
comment