- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار بگزید بی وفایی را رفت و ببرید آشنانی را
2 همه غمها جدا جدا بکشم جز غم و غصه جدانی را
3 شنی لله مرا ز روی نکوست من نکو می کنم گدایی را
4 خانه را گر نبات از نو چراغ چکند دیده روشنائی را
5 زاهد از شهر عشق رخ کشید عقل بینید روستانی را
6 بر تو از دست نارسانی ماست که گریدیم پارسانی را
7 گفتمش خاک راه تست کمال گفت بگذارخودستائی را