یار اگر با ما ز راه لطف از وحدت کرمانشاهی غزل 56

وحدت کرمانشاهی

آثار وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

یار اگر با ما ز راه لطف بنشیند دمی

1 یار اگر با ما ز راه لطف بنشیند دمی در جوارش در شود شادان که دارد همدمی

2 همچو غمگینی که بهر خویش خواهد غمگسار دل ز هجر یار مجروح است و جوید مرهمی

3 اهل رازی کو که با او باز گویم راز دل می‌روم هر دم به سویی تا بجویم محرمی

4 شانه‌ام خم گشت زیر بار غم‌ها باز هم هر دم از هر سوی آید روی غم‌هایم غمی

5 آتش دل را نشاند قطره اشکی بلی گل شود شاداب و خندان در چمن از شبنمی

6 بر کشد از دل خروش از موج اشکم وحدتا گر کسی دیده‌ست امواجی خروشان از یمی

عکس نوشته
کامنت
comment