- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا یاریست، اندر گاه و بیگاه چو ساغر همدم و چون سایه همراه
2 ازین نزدیک تر نزدیک نبود دم از دوری مزن در قرب درگاه
3 مرا از پرتو انعام عامش تجلی دایمی شد، دایم الله
4 اگر ترسیده ای، بگذر ازین کو که شیرانند این جا در کمین گاه
5 درین ره گر مطیعی جای شکرست وگر داری خطا، هم عذر ازو خواه
6 تجلی خدا ناگاه آید ولیکن بر دل مردان آگاه
7 دریغا! محرمی همدم ندیدیم دلی دارم، مسلمانان و صد آه
8 دل شوریده درمانی ندارد مگر فانی شود در قرب آن شاه
9 ببازم پیش آن روی دل افروز اگر جانست، اگر مالست، اگر جاه
10 قلندر، چون مجرد بود، خوش رفت ز دنیا تا بعقبی، «طاب مثواه »
11 ز عالم فارغ آمد جان قاسم بلندان را نباشد فکر کوتاه