- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هله! ای یار گرانمایه،سبک روح جهانی نظر لطف تو مستبشر ابواب معانی
2 علم از کوه برآمد، غم و اندوه سرآمد ز خدا صد خبر آمد، که تو محبوب جهانی
3 هله! ای صوفی سرخوش، توبه از زاهد سرکش نرود جز ره صورت، نبرد ره بمعانی
4 تو مه چارده باشی، نه که خود را نشناسی ز جمال تو هویدا صفت «سبع مثانی »
5 هله! ای ساقی محرم، بده آن جام دمادم دل و جان باز خر از غم، که شه زنده دلانی
6 همه صبحی و صبوحی، همه فتحی و فتوحی «لک قلبی، لک روحی »، همه عقلی، همه جانی
7 قاسم، ار تیغ ملامت بسرآید، نخوری غم مکن از دوست شکایت، که تو مستوجب آنی