-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هجر با روزگار من آن کرد که صفت جز به وصل نتوان کرد
2 به دو زلفت که روزگارِ مرا گاه مجموع و گه پریشان کرد
3 به دو چشمت که ملک پیمان را گاه معمور و گاه ویران کرد
4 به کمان دو ابرویت که مرا بر دل از غمزه تیر باران کرد
5 به دو لعل لبت که جوهر عقل لقبش رشکِ زاده کان کرد
6 به دهانت که معجز دو لبش خاک در چشمِ آب حیوان کرد
7 به نسیمت که همچو روح الله در تن مرده از نفس جان کرد
8 که جهان بی وجود خرم تو بر نزاری زمانه زندان کرد
9 بی جمال حیات بخش تو هجر مرگ بر خاطر من آسمان کرد