عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

سالک دلدادهٔ از عطار نیشابوری مصیبت نامه 1

مصیبت نامه 1 ام از 5015 بخش بیست و هفتم

سالک دلدادهٔ بیدل دلیر

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31

1 سالک دلدادهٔ بیدل دلیر پیش جن آمد ز جان خویش سیر

2 گفت ای پوشیده از غیرت جمال خیمهٔ خاص تو از خدر خیال

3 تو چو جان از انس پنهان آمدی نه غلط کردم تو خود جان آمدی

4 مصطفی را لیلةالجن دیدهٔ قصهٔ ثقلین ازو پرسیدهٔ

5 انس جان انس و جان دانستهٔ در نهان سرجهان دانستهٔ

6 از لطافت نامدی در غور جسم جان رود در جسم و جان داری تو اسم

7 پیش از آدم بعالم بودهٔ تا بعهد مصطفی هم بودهٔ

8 سورتی و سورتی قرآن تراست هر زفانی در دهن گردان تراست

9 هر زفانی مختلف کان در جهانست هم بدانی هم بدان حکمت رواست

10 گر هنر بخشند وگر عیبت دهند بازگوئی آنچه از غیبت دهند

11 قبهٔ ملک سلیمان دیدهٔ حل وعقد درد ودرمان دیدهٔ

12 حصهٔ ثقلین تکلیف آمدست گاه دوزخ گاه تشریف آمدست

13 در دو عالم کار ایشان را فتاد کانچه افتاد انس را جان رافتاد

14 آدمی را چون توانی اوفکند هم توانی نیز ازو برداشت بند

15 بستهٔ بند خودم بندم گشای سوی سر حق دری چندم گشای

16 پیش تو بر بوی آن زین آمدم راستی خواهی بجان زین آمدم

17 جن چو بشنود این سخن جانش نماند یک پری گوئی مسلمانش نماند

18 گفت آخر من پری جفت آمده ره بمردم جسته در گفت آمده

19 گر سخن گویم زفان او بود هرچه گویم حال جان او بود

20 گرچه عمری و جهانی دیدهام قوت و قوت ز استخوانی دیدهام

21 هر زمان در خط و در خوابم کنند وز فسون درشیشهٔ آبم کنند

22 آتش من چون بود آب شما من نیارم لحظهٔ تاب شما

23 لاجرم بی صبر و بی آرام من زود سر بر خط نهم ناکام من

24 گه بود کز نور شرع و نور غیب گاه گویم از هنر گاهی ز عیب

25 لیکن این رازی که میجوئی تو باز هرگز از غیبم نبود این شیوه راز

26 روزگار خویش و من چندی بری درگذر چون نیست این کار پری

27 سالک آمد پیش پیر کار ساز آنچه پیش آمد ز جنش گفت باز

28 پیر گفتش تا که گشتم رهنمون فعل مس الجن میبینم جنون

29 هرکرا بوی جنون آمد پدید همچو گوئی سرنگون آمد پدید

30 هرکه او شوریده چون دریا بود هرچه گوید از سر سودا بود

31 چون بگستاخی رود ز ایشان سخن مرد چون دیوانه باشد رد مکن

شعر قالب : مصیبت نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر

شاعر شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر چه کسی است ؟

شاعر شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر عطار نیشابوری می باشد.

شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر چیست ؟

قالب شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر مصیبت نامه است

سبک شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر چیست ؟

سبک شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر سالک دلدادهٔ بیدل دلیر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

سالک دلدادهٔ از عطار نیشابوری مصیبت نامه 1

مصیبت نامه 1 ام از 5015 بخش بیست و هفتم
بنر