جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

دل زند پهلو به نور وادی از جویای تبریزی غزل 394

غزل 394 ام از 1266 غزلیات

دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح

1 دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح ‏ گر به استغنا فشاند بر جهان دامن چو صبح

2 دولت وصل از گریبان تو سر بیرون کند گر کنی پیراهن هستی قبا بر تن چو صبح

3 داغ مادرزادش از خورشید نورانی تر است هر کرا جزو بدن شد چاک پیراهن چو صبح

4 گر صفابخشی دلت را صد چراغ آفتاب می توانی کردن از باد نفس روشن چو صبح

5 سینه را با پنجهٔ بی طاقتی درهم درد کی نهان در پرده می ماند دل روشن چو صبح

6 شام بخت تیره‌ام جویا شود روشن چو روز مهر من خندد اگر یک دم به روی من چو صبح

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح

شاعر شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح چه کسی است ؟

شاعر شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح جویای تبریزی می باشد.

شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح چیست ؟

قالب شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح غزل است

مضمون اصلی شعر دل زند پهلو به نور وادی ایمن چو صبح چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر