دل افروخته را آفت افسردن از جویای تبریزی غزل 272

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دل افروخته را آفت افسردن نیست

1 دل افروخته را آفت افسردن نیست هر کرا زنده به عشق است غم مردن نیست

2 کرد گردآوری خود دلم از پهلوی صبر کار گرداب به جز گریه فرو خوردن نیست

3 بر جگر گوشهٔ دل داغ اسیری مپسند ستمی سخت تر از معنی کس بردن نیست

4 این بساطی که زامید فروچیده دلت پیش ارباب نظر قابل گستردن نیست

5 هوسم دست به پستان تو یکبار نیافت این اناریست که در پنجه افشردن نیست

6 غافلان را نبود فکر مآلی جویا گل تصویر در اندیشهٔ پژمردن نیست

عکس نوشته
کامنت
comment