جامی

جامی

جامی
جامی

بیدلی داغ دل افروزی داشت از جامی هفت اورنگ 71

هفت اورنگ 71 ام از 3391 سبحة‌الابرار

بیدلی داغ دل افروزی داشت

1 بیدلی داغ دل افروزی داشت در دل از آتش او سوزی داشت

2 عمرها مست لقایش می بود بسته در قید وفایش می بود

3 دمبدم جلوه دیگر می دید از جمالش گل دیگر می چید

4 چرخ از آنجا که ستم دین ویست قطع یاران ز هم آیین ویست

5 خواست تا خانه براندازدشان خانه در کوی دگر سازدش

6 صبح دولت متواری گردد روز صحبت شب تاری گردد

7 بر جدایی دل خود بنهادند بر سر ره به وداع استادند

8 عاشق دلشده برداشت فغان بر رخ از خون جگر اشک فشان

9 لیک یک دیده او اشک فشاند وان دگر زآتش دل خشک بماند

10 چشم تر ناشده را زد مسمار تا نبیند پس ازان طلعت یار

11 رشکش آمد که به چشمی که نریخت اشک چون رشته صحبت بگسیخت

12 بار دیگر به جمالش نگرد بلکه دیدن به خیالش گذرد

13 بعد یکچند رسیدند به هم ساغر وصل کشیدند به هم

14 سالها همنفس هم بودند در یکی زاویه همدم بودند

15 هرگز آن دیده به رویش نگشاد کامش از دولت دیدار نداد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت

شاعر شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت چه کسی است ؟

شاعر شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت جامی می باشد.

شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت چیست ؟

قالب شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر بیدلی داغ دل افروزی داشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی