- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دانی کرد آب دیده رازم پیدا چنانکه دانی
2 در کوی گلعذاری سروی گلی بهاری بازم شکست خاری در پا چنانکه دانی
3 ترکان غمزة او بعد از هزار فتنه کردند ملک دلها بغما چنانکه دانی
4 در دور چشم مست گشتند پارسایان شیدا چنین که بینی رسوا چنانکه دانی
5 از غمزه حکمت عین آموخت آن مه و شد کادر فنگ دلربانی دانا چنانکه دانی
6 گیرم روان کنارش تنها نه بوسه گیرم گر بابمش بجائی تنها چنانکه دانی
7 دانی که بار پرسی باشد طریق باران پیش کمال باز آ پارا چنانکه دانی