دل به یک زمزمه، چون آینه، از سلیم تهرانی غزل 155

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

دل به یک زمزمه، چون آینه، پرداز گرفت

1 دل به یک زمزمه، چون آینه، پرداز گرفت شمع ما روشنی از شعله ی آواز گرفت

2 چه عجب گر نشناسند حریفان آهنگ نغمه بر چهره ی خود پرده ی اعجاز گرفت

3 می کند همچو حنا گل به کف دست خزان هر کجا شاهد ما پرده ز رخ باز گرفت

4 نیک و بد هر چه بود، شهرت خود می خواهد عیب ما دست زد و دامن غماز گرفت

5 مکش آزار که از قید تو ای شوخ، سلیم نه چنان جسته که او را بتوان باز گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment