- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل اگر این یار دمی یار تو باشد شاهنشهی هردو جهان عار تو باشد
2 یکدل نشنیدیم که مفتون تو نبود یک سینه ندیدیم که بی خار تو باشد
3 روزی بشمارد گرت از خیل غلامان صد یوسف آزاد خریدار تو باشد
4 من خاک ره آنکه ره کوی تو پوید من کشته آن دل که گرفتار تو باشد
5 هرگز به کسی رشک نبردم بجز آنکس کو را نظری گاه به رخسار تو باشد
6 عزم سفر کوی بتان کرده ای ای دل رو رو که خدا یار و نگهدار تو باشد
7 گم شد ز بر من دل و آن است گمانم کاندر شکن طرّه طرار تو باشد
8 درمان چه کنی درد صفایی بگذارش تا زنده بود خسته و بیمار تو باشد