حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

ای دل به اختیار از حکیم نزاری قهستانی غزل 568

غزل 568 ام از 1607 غزلیات

ای دل به اختیار تو کاری نمی رود

1 ای دل به اختیار تو کاری نمی رود کاری به اختیار تو باری نمی رود

2 می بایدم که با تو قراری رود به صبر با صبر هیچگونه قراری نمی رود

3 پر شد کنار تا به میانم ز آب سر خود در میان حدیث کناری نمی رود

4 گفتم در این میانه مگر با کنار دوست کاری رود نمی رود آری نمی رود

5 گفتم ز حال خویش کنم عرضه شمه ای بختم نکرد یاری و یاری نمی رود

6 در هیچ گوشه نیست که بر سدره نیاز از سوز سینه ناله زاری نمی رود

7 گر صد هزار جان برود در مصاف عشق بر خون کس حساب و شماری نمی رود

8 گفتم نزاریا نروی در محیط عشق رفتی و زورقت به کناری نمی رود

9 خو کن به نامرادی و تن زن به عاجزی اکنون که بر مراد تو کاری نمی رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود

شاعر شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود چیست ؟

قالب شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود غزل است

مضمون اصلی شعر ای دل به اختیار تو کاری نمی رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر