مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی
مشتاق اصفهانی

دل چرا چون شمع جز آه سربارش از مشتاق اصفهانی غزل 138

غزل 138 ام از 608 غزلیات

دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد

1 دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد گر به آتش پاره‌ای چون خود سروکارش نباشد

2 کی گلی از گلبن مقصود هرگز چیده دستش هر که از شاخ گلی درپای دل خارش نباشد

3 بیدلانرا نبود از بیم جفایت نیست بیجا کس چه اندیشد ز سنگ ار شیشه دربارش نباشد

4 در تب هجرت به کنج گلخنم افتاده بیکس همچو بیمار غریبی کو پرستارش نباشد

5 نیست بیجا گر بدل کردم بکین مهر و وفا را سنگ از آن گوهر بود به کو خریدارش نباشد

6 صیدگاه کوی او را گشته‌ام صدره سراسر آشیان گم کرده‌ای چون من گرفتارش نباشد

7 کی زند پروانه گرم سوختن خود را بر آتش روی دل مشتاق گر از جانب یارش نباشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد

شاعر شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد چه کسی است ؟

شاعر شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد مشتاق اصفهانی می باشد.

شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد چیست ؟

قالب شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد غزل است

مضمون اصلی شعر دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
بنر