ای دل و جانت بهواها گرو از قاسم انوار غزل 560

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

ای دل و جانت بهواها گرو

1 ای دل و جانت بهواها گرو خواجه، خطا میروی، این ره مرو

2 گر دلت از جان ادب آموختست ملک جهان را نستانی دو جو

3 خواجه، بهر حال تو خود را بدان موسم زرعست، نه وقت درو

4 جام نوا زخم کهن سال حق تازه بتازه بستان، نوبنو

5 یار درین مجلس ما حاضرست خواجه، ببیهوده پریشان مشو

6 قصه عشاق ز حد درگذشت قصه فراوان مکن، ای داهرو

7 یار ازان سو سوی قاسم شتافت قاسمی این هروله را دید و دو

عکس نوشته
کامنت
comment