- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بشنو ای تازه غزال این غزل تازهٔ شاه تا شود خوشدلی هر دو جهان حاصل تو
2 در ازل چون بسرشتند ملایک گل تو حیف و صد حیف که کردند چو آهن دل تو
3 همه جایی و ندانیم کجایی ای دوست هیچ کس پا ننهادهست به سر منزل تو
4 دل عشاق به امید وصال تو خوش است ره ندارند به جایی به جز از محفل تو
5 هر کجا رو کنی ای دوست همه مشتاقان هم چو مجنون بدوند از عقب محمل تو
6 دوش پیش دهنت مشکل خود را گفتم گفت کز تنگی حل می نشود مشکل تو
7 عقل در چارهٔ سودای تو بی چاره بماند وقت آن است که دیوانه شود عاقل تو»