1 پند داعی بشنو پسرو پندار مباش تخم شیرین ز پی مائده دو شوره مپاش
2 مشرکان دعوی توحید نکردندی کاش چه کند طاقت خورشید ندارد خفّاش
3 فقها بیهده گویند و مشایخ فحّاش همه ادرار ربایند و همه وقف تراش
4 باش یکروی و قوی باش و موافق کنکاش گاه مرهم منه و گاه جراحت مخراش
5 من اگر چند نیام زاهد و هستم قلّاش هستم آزاد و نیام بندهٔ اسباب معاش
6 پاکرو را چه غم ار عیب کنندش اوباش زان که مردانِ خدایاند به بدنامی فاش
دیدگاهها **