جامه بیگانگی پوشید یار از اسیری لاهیجی غزل 20

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

جامه بیگانگی پوشید یار آشنا

1 جامه بیگانگی پوشید یار آشنا تا تواند عشق ورزیدن بهر شاه و گدا

2 گاه پوشد کسوت لیلی گهی مجنون شود گاه معشوق و گهی عاشق نماید خویش را

3 گفت صوفی عاشق و معشوق جز یک ذات نیست عارفش گفتا صواب و جاهلش گفتا خطا

4 یک حقیقت بر مراتب طالب و مطلوب شد گر تو دانایی یکی دان راه و رهرو، رهنما

5 سرخود با خود بگوید خود کند افشای آن تا نهد تهمت بخلق و فاش گردد ماجرا

6 گشته ظاهر بر ظهور خاص در هر مظهری از پی اظهار ناز و شیوه بی منتها

7 با اسیری رو نمودی از پس هر ذره باز تا نبیند هر نظر در جلوه دیگر ترا

عکس نوشته
کامنت
comment