- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا بر رخ تو زلف پریشان نمی شود آشفته خاطریم به سامان نمی شود
2 ارباب جستجوی به راهش سپرده اند آن پای را که رزق مغیلان نمی شود
3 کو لمحه ای که پنجهٔ مژگان شوخ او با چاک سینه دست و گریبان نمی شود
4 آن را که یکه تاز ره جستجوی اوست پای طلب حصاری دامان نمی شود
5 چون شمع در سری که نباشد هوای عشق از پای تا به سر همه تن جان نمی شود
6 جویا دل تو نشکفد از یک جهان نشاط طرف می تو ساغر دوران نمی شود