- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد این کعبه را به سنگ جدایی خراب کرد
2 نگذاشت تا نمود کند رنگ عیش ما از بسکه نوبهار جوانی شتاب کرد
3 ما را مراد او ز میان سوزش است و بس با ما اگرچه ناز و به دشمن عتاب کرد
4 غیر از دل شکستهٔ ما و خیال دوست کس دیده است بحر که جا در حباب کرد؟
5 با آن که می فروش فلاطون شعار ما در باده آب کرد جهان را خراب کرد
6 تا دید اعتبار ورق در شکستن است دوران صحیفهٔ دل ما انتخاب کرد
7 آیندهٔ حیات به چشمم گذشته است از بسکه عمر رفته سعیدا شتاب کرد