جامی

جامی

جامی
جامی

رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله از جامی غزل 469

غزل 469 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس کاروان چون شد روان شرط است فریاد جرس

2 تا بود جان در تن از وی عارض و خالت مپوش چون زید بی آب و دانه مرغ مسکین در قفس

3 از دلم شوق تو خیزد وز دلت مهر رقیب آری از گل گل دمد وز سنگ خارا خار و خس

4 یک نفس خواهم برآرم بی تو لیکن چون کنم تو مرا جانی و بی جان بر نمی آید نفس

5 چون تنم گر بودی اندر ضعف تار عنکبوت از همش بگسیختی باد پر و بال مگس

6 گر به تو فریاد من از ضعف نتواند رسید ای همه فریادم از تو تو به فریادم برس

7 بر درش حرفی نوشتم بر کمال شوق دال گر بود در خانه کس جامی همین یک حرف بس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس

شاعر شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس چه کسی است ؟

شاعر شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس جامی می باشد.

شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس چیست ؟

قالب شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس غزل است

مضمون اصلی شعر رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.