1 او را که همه ملک جهان بس نبود می دان به یقین کز هرِ خس نبود
2 کوته نظری مکن سخن کوته کن معشوق جهان عاشق هر کس نبود
1 با هر درمم اگر دو صد بدره بود با مهر کرامت تو یک ذرّه بود
2 گر کفر همه وجود در من باشد با بحر عنایت تو یک قطره بود
1 در نقطهٔ خویشتن مرا مشکلهاست همچون سر و پای دایره ناپیداست
2 آن به که ازین قاعده بیرون آییم کاین کار به پرگار نمی آید راست
1 یا رب تو حلاوتی به جانم برسان وز هجر زمانه با وصالم برسان
2 جز تو همه ناقصند در عین وجود ای کامل مطلق به کمالم برسان
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به