در دیده مرا بی تو پریشان از حزین لاهیجی غزل 436

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

در دیده مرا بی تو پریشان نظری بود

1 در دیده مرا بی تو پریشان نظری بود خونابهٔ آغشته به لخت جگری بود

2 در دام تو افشاندم و آزاد نشستم اسباب گرفتاری ما مشت پری بود

3 چون شمع ز سرمایهٔ هستی به بساطم سامان سبک خیزی آه سحری بود

4 جز گوشهٔ امن دل ارباب توکل هر جا که گرفتیم خبر، شور و شری بود

5 جمعیّت خاطر نشد آماده حزین را هر پاره دلش درکف بیدادگری بود

عکس نوشته
کامنت
comment