جامی

جامی

جامی
جامی

رهروی روی به تنهایی کرد از جامی هفت اورنگ 53

هفت اورنگ 53 ام از 3391 سبحة‌الابرار

رهروی روی به تنهایی کرد

1 رهروی روی به تنهایی کرد بهر حج بادیه پیمایی کرد

2 راحله پای بیابان پیمای قافله دیو و دد جان فرسای

3 تف نشان جگرش موج سراب گرد شوی قدمش چشم پر آب

4 جز عصا کس نگرفته دستش غیر نعلین نه کس پابستش

5 روزی از دور یکی شخص غریب شد پدیدار به دیدار مهیب

6 گفت تو آدمیی یا پریی که عجب بر سر غارتگریی

7 گوهر ایمنی از من بردی به کف خایفیم بسپردی

8 گفت نی آدمیم من پریم لیک چون آدمیان گوهریم

9 تو کیی، مؤمن واحد دانی یا نه در شرک فرس می رانی

10 گفت من سوی یکی رو دارم از دو گویان جهان بیزارم

11 گفت اگر زانکه خدای تو یکیست در دلت از یکی او نه شکیست

12 شرم بادت که جز از وی ترسی پای بگذاشته از پی ترسی

13 چون خدادان ز خدا ترسد و بس ترسد از وی همه چیز و همه کس

14 لیک ترسد چو نترسد ز خدای هر وقت از همه کس در همه جای

15 ترسگاری ز خدا عاقلی است لیک از غیر خدا غافلی است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رهروی روی به تنهایی کرد

شاعر شعر رهروی روی به تنهایی کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر رهروی روی به تنهایی کرد جامی می باشد.

شعر رهروی روی به تنهایی کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر رهروی روی به تنهایی کرد چیست ؟

قالب شعر رهروی روی به تنهایی کرد هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر رهروی روی به تنهایی کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی