- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از من گرفت گیتی یارم را وز چنگ من ربود نگارم را
2 وبرانه ساخت یکسره کاخم را آشفته کرد یکسره کارم را
3 ز اشک روان و خاک به سرکردن در پیش دیده کند مزارم را
4 یک سو سرشک و یک سو داغ دل پر باغ لاله ساخت کنارم را
5 گر باغ لاله داد به من پس چون از من گرفت لاله عذارم را
6 در خاک کرد عشق و شبابم را بر باد داد صبر و قرارم را
7 چون حرف مفت و صحبت بیبرهان بر ترهات داد مدارم را
8 بر گور مرده ریخت شرابم را در کام سگ فکند شکارم را
9 جام میم فکند ز کف و آنگاه اندر سرم شکست خمارم را
10 بس زار ناله کردم و پاسخ داد با زهرخند، نالهٔ زارم را
11 گفتم بهار عشق دمید، اما گیتی خزان نمود بهارم را
12 گیتی گنه نکرد و گنه دل کرد کاین گونه کرد سنگین بارم را
13 باری بر آن سرم که از این سینه بیرون کنم دل بزه کارم را