به ایما گفت چشمش با من این راز از فایز بیتی‌ 244

به ایما گفت چشمش با من این راز

1 به ایما گفت چشمش با من این راز که هستم در نهانی با تو دمساز

2 ولی فایز از این گیسو حذر کن که همندویش رسن باز است و غماز

عکس نوشته
کامنت
comment